به عنوان صاحب یک کسب و کار کوچک ممکن است فکر کنید که برندسازی و برندینگ فقط مختص شرکت هایی مانند اپل، گوگل و مک دونالد است، اما حقیقت این است که مهم نیست شرکت ما چقدر بزرگ یا کوچک است، اگر تجارت میکنید باید در مورد برندسازی کسب و کار خود فکر کنید!
درست است که شرکتهای بزرگتر بودجه بیشتری برای برندسازی در اختیار دارند، اما برای ایجاد استراتژی موثر این کار از پایه و اساس، به یک حساب بانکی مانند اپل نیاز ندارید. راهکارهای زیادی وجود دارد که می توانید برای متمایز کردن، جلب توجه مشتریان و ماندگار کردن کسب و کارتان بدون هزینه ی اضافی انجام دهید
اجازه دهید نگاهی به پنج استراتژی برندسازی بیندازیم که به شما کمک می کند تا کسب و کار کوچکتان را به سطح بعدی برسانید:
هویت برند خود را تعریف کنید.
برندسازی فقط چسباندن یک لوگو روی وب سایت تان نیست، بلکه نشانه هویت شما به عنوان یک شرکت، ارزش ها و رسالت شما، شیوه ی رفتار شما با مشتریانتان و در نهایت ظواهر و دارایی های عینی شماست.
بنابراین قبل از این که با قدم های تاکتیکی تر به سمت استراتژی برندینگ خود (مثل طراحی لوگو) حرکت کنید باید وقت بگذارید تا واقعاً مشخص کنید که به عنوان یک شرکت چه کسی هستید و یا به عبارتی دیگر هویت برندتان را تعریف کنید.
چند مرحله برای انجام این فرایند وجود دارید:
بدانید که چه کسی هستید؟
اگر از قبل تصور روشنی به عنوان یک برند از خود دارید عالی است، اما اگر ندارید هم اشکالی ندارد. الان زمان آن رسیده که کمی در مورد انگیزه سازمانی تحقیق کنید. پرسیدن برخی سوالات از خود، عمیق تر به شما کمک میکند که بفهمید چه کسی هستید و چه کسی می خواهید باشید ؟
وقتی در حال تعریف هویت برند خود هستید، از خودتان اینگونه سوالات را بپرسید :
اگر میخواستم شرکتم را در سه کلمه توصیف کنم آن سه کلمه چه بود؟
میخواهم در تجارت به چه اسمی شناخته شوم؟
مأموریت ها و ارزش های اصلی شرکت من چیست ؟
چه تفاوتی میخواهم در صنعت خود ایجاد کنم؟
هر چه شفافیت بیشتری در مورد اینکه چه کسی هستید و به چه چیزی می پردازید داشته باشید، بیشتر می توانید آن هویت را به برند خود تزریق کنید، در نتیجه برندتان متمایزتر شده و توجه مشتریان را به خود جلب خواهید کرد.
ببینید مشتریان هدف شما چه کسانی هستند؟
به نظر واضح میرسد اما مشاغل کوچک زیادی هستند که آنقدر تمرکزشان را روی اینکه چه کسی هستند و چه نوع محصولات و خدماتی ارائه میدهند گذاشته اند که به کلی فراموش کرده اند این محصولات را به چه کسانی میخواهند بفروشند؟! در نتیجه کسب و کارشان متحمل شکست میشود. زمانی را برای مشخص کردن مشتری ایدهآل خود اختصاص دهید. اینکه چه کسانی هستند؟ چند ساله هستند؟ چقدر درآمد و چه تحصیلاتی دارند؟ آیا عمدتاً یک جنس هستند (خانم یا آقا؟)
آنها دقیقاً با شرکتهایی که کار میکنند دنبال چه هستند ؟ چه چیزی برایشان اهمیت دارد؟ چه زمانی از محصول یا خدمات شما استفاده میکنند؟ و چرا به آن نیاز دارند؟
وقتی می دانید بازار هدف شما چه کسی است می توانید از آن برای هدایت استراتژی برند تان استفاده کنید و نتیجه نهایی برندی خواهد بود که با مشتریان مورد نظرتان ارتباط برقرار میکند.این یعنی یک مرحله برندسازی خوب!
POD (سس مخصوص برند) خود را تاسیس کنید.
مهم نیست که کسب و کار شما چیست. قطعاً شرکتهای دیگری هم کاری مانند شما انجام می دهند. بنابراین اگر میخواهید بیزینس شما متمایز باشد باید بفهمید چه چیزی باعث برجسته شدن میشود. نکتهای که باعث تفاوت بین شما با رقبا می شود نقطه تفاوت یا POD (Point Of Difference) نامیده میشود. POD شما همان چیزی است که شما را خاص میکند و باعث میشود مشتری شرکت شما را در مقابل رقبا انتخاب کند. پس باید به هر بخشی از استراتژی برندتان تزریق شود.
برای مثال اگر شرکت شما مکدونالد بزرگ باشد POD شما سس مخصوصتان است. این چیزی که شرکت شما را منحصر به فرد می کند.
آیا شما از محتویات اخلاقی منحصر به فردی در محصولات خود استفاده می کنید؟ آیا بهترین خدمات مشتری را در کسب و کارتان دارید؟ آیا تجارت خانوادگی شما چندین سال در خدمت جامعه بوده است ؟ خلاصه اینکه به دنبال فهمیدن وجه تمایز برند خود باشید و آن POD را مستقیماً در هویت برندتان بنا کنید.
کاری که دارید انجام می دهید را شفافسازی کنید.
شما مایلید برندتان برجسته و متفاوت باشد اما اگر میخواهید موثرترین استراتژی برندسازی را داشته باشید باید انگشت خود را روی نبض کار بگذارید. درواقع ببینید چه کاری در صنعت شما موثر است و چه کاری نه!
از رقبای خود و کاری که انجام میدهند اطلاعاتی به دست آورید .
راستی به ترندها توجه می کنید؟
به عنوان مثال شما یک شرکت مشاوره مالی جدید راه اندازی می کنید و وقتی کار رقبای خود را بررسی می کنید متوجه می شوید همه آنها در طراحی لوگوی خود از پالت های رنگی خنثی استفاده کرده اند یا همه ی آنها به جای اینستاگرام در فیس بوک بازاریابی می کنند.
بدیهی است که نمی خواهید برندسازی رقبای خود را بدزدید یا از بین ببرید؛ بنابراین از برندهای صنایعی استفاده کنید که با تجارت شما در ارتباط است (و مهمتر از همه، چیزی که در ارتباط نیست!) و بر این اساس هویت برندتان را بسازید.
2- تصوری از برندسازی خود داشته باشید.
زمانی که مشخص کردید چه کسی هستید مشتریانتان چه کسانی هستند و چه چیزی شما را خاص میکند و دقیقا چه کاری انجام می دهید وقت آن میرسد که طراحی برند خود را شروع کنید. این مرحله به همان اندازه که برای مشاغل بزرگ ضروری است برای کسب و کار شما نیز حائز اهمیت است .
در اینجا مواردی وجود دارد که برای ایجاد ظاهر برندتان به آن نیاز پیدا می کنید:
راهنمای سبک برند
قبل از شروع طراحی مهم است که جزئیات استراتژی طراحی خود مانند پالت رنگ، فونت و بایدها و نبایدهای طرح را پیدا کنید. راهنمای ثبت برند راهی عالی برای سازماندهی جزئیات طراحی و راهی مطمئن برای این است که شما، طراح تان و هر شخص دیگری که روی برند شما کار می کند در همان صفحه ی آدرس برند شما باشد.
لوگو
چهره شرکت شماست و اولین چیزی است که اکثر مشتریان در هنگام مواجهه با برند شما مشاهده میکنند. این داراییِ عینی بیشترین ارتباط را با تجارت شما خواهد داشت. لوگو باید اولین چیزی باشد که طراحی می کنید چون به عنوان نقطه پرش برای سایر تصاویر دیگر (مانند وب سایت و کارت ویزیت) عمل میکند.
کارت ویزیت
اگر صاحب تجارتی هستید قطعا به کارت ویزیت نیاز دارید و طراحی آن باید با لوگو و سایر ویژوال ها مطابقت داشته باشد.
وب سایت
وب سایت شما مانند یک قطعه دیجیتال از املاک و داراییهای شماست . وقتی افراد از وب سایت شما بازدید میکنند ظاهر و حالت های آن، باید با بقیه بخش های شما مطابقت داشته باشد . بسته به تجارتتان ممکن است به داراییهای بیشتری (مانند بستهبندی محصول و سربرگ شرکتی) نیاز پیدا کنید، اما مهمترین چیزی که باید به یاد داشته باشید صرف نظر از اینکه مشتری کجا با برند شما روبرو میشود، خواه با دیدن لوگو، وب سایت یا بررسی یکی از محصولاتتان در یک فروشگاه، ظاهر و احساس و طراحی باید همخوانی داشته باشند. اگر این همخوانی هنگام برندسازی وجود نداشته باشد خطر گیج شدن مشتریانتان را به جان میخرید و اگر هم دچار سردرگمی شوند آنها را در رقابت از دست میدهید .
3- خود را مانند یک متخصص موضوع با محتوای مناسب جا بیندازید.
به عنوان یک کسب و کار کوچک ممکن است بودجه تبلیغاتی زیادی نداشته باشید اما خوشبختانه برای اینکه خودتان را در معرض افراد مناسب قرار دهید نیاز به هزینه های گزاف در تبلیغات ندارید. یک روش بهتر، آسان تر و مقرون به صرفه تر برای معروف کردن شما وجود دارد و آن بازاریابی محتوایی است.
بازاریابی محتوا در بسیاری از سطح ها کارآمد است. اول، این فرصت را به شما می دهد تا تخصص خود را در صنعت تان به رخ بکشید. با جا انداختن یا تثبیت خود به عنوان یک منبع تخصصی مسائل، مخاطبانتان به شما اعتماد خواهند کرد و هنگامی که زمان انتخاب یک شرکت برای بیزینس فرا می رسد، قطعاً آن شرکت شما خواهید بود.
بازاریابی محتوا یک استراتژی عالی نیز می باشد زیرا به شما فرصت می دهد تا برندسازیتان را تقویت کنید. سپس با ایجاد یک صدای بلند و قدرتمند (و انتقال آن صدا به کل محتوای خود) اینکه شما چه کسی هستید و چه چیزی برای مشتریان خود در چنته دارید را مستحکم میکند و باعث رونق کسب و کارتان می شود. اگر دلیل دیگری می خواهید که چرا بازاریابی محتوایی برای تجارت های کوچک موثر است ؟ باید بگوییم چون مقرون به صرفه است.
حتی اگر مبلغ ناچیزی هزینه کنید کارتان راه میافتد. رمز موفقیت در استفاده از محتوا به عنوان استراتژی تجارت ساخت محتوای مناسب است. ببینید مشتریانتان از شما چه سوالاتی می پرسند و سپس محتوایی ایجاد کنید که به این سوالات پاسخ دهد. مثلاً فکر کنید شما صاحب یک نانوایی هستید. بعد از کمی تحقیق متوجه میشوید که مشتریانتان به دنبال دستورالعملها و راهنماییهایی برای پخت نان هستند. می توانید یک پست یا ویدئو و یا وبلاگ بسازید که اصول اولیه تهیه نان، علم آن، مواد لازم و چگونگی پختن انواع نان را توضیح دهید. این نوع محتوا برای مخاطبان ارزشی جدی ایجاد میکند، به طوری که وقتی بخواهند نان خود را از بیرون تهیه کنند (که در واقع هیچکس همیشه خودش نان نمیپزد) شما اولین جایی هستید که به سراغتان می آیند. نکته اینجاست که اطلاعات زیادی در مورد صنعت شما وجود دارد که مشتریان می خواهند و حتی نیاز دارند که بدانند. اگر بتوانید از طریق مطالب خود به سوالات آنها پاسخ دهید اعتماد آنها را بیشتر به دست می آورید.
4- به دنبال فرصت هایی برای شراکت باشید.
مردم دوست دارند با برند هایی که به آنها اعتماد دارند همکاری کنند؛ اما اگر یک برند جدید هستید ایجاد این اعتماد بسیار وقت گیر است. با این حال یک روش عالی برای سرعت بخشیدن به این روند وجود دارد. به دنبال فرصتی برای شراکت با برند هایی باشید که مشتریان مد نظرتان با آنها کار میکنند. به این پیشنهاد با اعتماد سازی و یا گرفتن نمایندگی فکر کنید. اگر مشتریانتان از طریق یک برند قابل اعتماد معرفی شوند، به شما نیز اعتماد خواهند کرد و تجارتتان ارتقا می یابد. کلید موفقیت این استراتژی پیدا کردن تجارتی با مخاطبان مشابه ولی غیررقابتی است ! برای مثال فکر کنید که یک نوع شکلات انرژی زا جدید را برای ورزشکاران استقامتی تولید کرده اید. می توانید با فردی که در حیطه مسابقات منطقه ای فعالیت میکند شریک شوید تا شکلات های شما را در پک هدیه خود قرار دهند. نمونه هایی را به فروشگاه های مربوط به مسابقات دو بسپارید و یا پیشنهاد دهید که پست های مهمان را در وبلاگ های استقامتی لایک کنند.
تمام این شرکت ها مخاطبانی که شما میخواهید را دارند اما هیچ کدام از آنها رقیب مستقیمی نیستند و همین باعث می شود تمایل بیشتری برای همکاری با شما داشته باشند.
5- برای مشتریان خود یک ابرقهرمان باشید.
اگر واقعا میخواهید در بازار بیش از حد رقابتی امروز متمایز باشید باید حرف و عملتان یکی باشد. برند ( برندسازی ) شما چیزی بیش از یک لوگو، یک استراتژی بازاریابی و یا جلب توجه مشتریان است؛ بلکه در مورد کاری است که هنگام ارتباط با مشتریان انجام میدهید. اعتبار شما و صحبتی که پشت سر برند شما مطرح میشود مهمترین بخش برندسازی و برندینگ شماست. به همین دلیل اگر می خواهید در درازمدت موفق شوید باید برای مشتریانتان یک ابرقهرمان باشید و خدمت به مشتریانتان اولویت اول هر روز تان باشد. فکر کنید چه چیزی بهتر از ارائه بالاترین سطح خدمات به مشتریان است ؟ اگر آنها هر زمان که با شما تعامل دارند تجربه مثبتی داشته باشند مطمئناً به تعامل با شما ادامه خواهند داد و شما را به دوستانشان هم معرفی خواهند کرد.
نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که بخش خدمت به مشتریان از هر تعامل یا دپارتمانی مهمتر است. اگر واقعاً میخواهید خدمت به مشتریان اولویت اولتان باشد بدون توجه به اینکه چگونه، چه موقع و چرا با برند شما ارتباط برقرار کرده اند باید یک تجربه مداوم مثبت را برای آنها فراهم کنید. به دنبال فرصتی برای بهبود تجربه مشتری در تجارت خود باشید.
آیا سفارش دادن در وب سایتتان گیج کننده است؟ طراحی را دوباره انجام دهید تا آن را برای مشتریان ملموس تر کنید. اگر زحمت زیادی دارد علامت باز پرداخت، پیش پرداخت و دستورالعملهای بهتری را برای مشتریان ارسال کنید تا روند خرید، ساده تر و مستقیم انجام شود. نکته این است که هر چه تجربه مشتری را در مواجهه با خودتان بهتر کنید بیشتر به عنوان شرکتی شناخته میشوید که به مشتریان خود اهمیت می دهد و در نتیجه مشتری بیشتری جذب خواهد کرد. استراتژی برندسازی خودتان را شروع کنید برای اینکه تجارت موثر تری داشته باشید نیازی نیست از خواب و خوراک بیفتید. تمام آنچه که نیاز است کمی خلاقیت و استفاده از بعضی کلمات قدیمی است . و حالا که می دانید چگونه به طور موثر (و البته ارزان) کسب و کار کوچک خود را برندسازی کنید چه کاری انجام می دهید؟
بازاریابی مستقیم یا فروش مستقیم ( Direct Marketing ) همانطور که از اسمش پیداست ( بازاریابی مستقیم چیست )، نوعی از انواع بازاریابیست که شما به عنوان فروشنده یا بازاریاب، واسطه ها را حذف می کنید و فقط با خود مشتری در ارتباط هستید. این نوع بازاریابی و فروش بسیار پر سود و زود بازده می باشد. به طوری که اگر شما کالای خود را بخواهید با واسطه ها به فروش برسانید، مجبور هستید به واسطه ها قیمت کالا را پایین تر بدهید. اما اگر درست بازاریابی را انجام دهید، می توانید برای مشتری ها مقداری ارزان تر و سود زیادی را کسب کنید.
فروش مستقیم ، بیشتر متعلق به سیستم های قدیمی تر است و جزو سیستم های پرطرفدار در ایران محسوب می شود بصورتی که فروشنده مستقیما و به صورت حضوری با خریدار قرار ملاقات می گذارد و شرایط را بصورت مستقیم و چانه زنی با هم نهایی سازی می کنند . در این نوع فروش فروشنده تعیین کننده میزان فروش هر شرکتی می باشد. در زمانهایی که فروشنده حضور نداشته باشد عملا فروش شرکت هم تعطیل شده و شرکت هیچگونه فروشی ندارد . این مدل فروش در شرکت های ایرانی بسیار متداول بوده وقطعا از نظر تاثیرگذاری بهترین روش فروش می باشد اما در شرایط خاص بسیار ضربه پذیر می باشد و درصورت کم کاری فروشنده شرکت عملا بصورت مستقیم ضرر می کند.
کاربرد بازاریابی مستقیم
این نوع بازاریابی و فروش روشی فوق العاده برای افزایش فروش و کسب سود زیاد از فروش محصولات است. اگر شرکت یا کسب و کار کوچکی دارید و سعی دارید سریع به درآمد و بازدهی برسید روی این نوع بازاریابی و فروش تمرکز زیاد کنید. این روش مناسب کسب و کارهای کوچک است. فراموش نکنید فروشتان را همراه با پیشنهادهای خوب و رد نشدنی به علاقه مندان ارائه دهید.
یک مثالی بزنیم!
زمانی که از فروش مستقیم یا بازاریابی مستقیم صحبت می کنیم منظورمان نوعی از بازاریابی است که شما مشتری تان را می بینید و کاملا شناخت از آنها دارید. به عنوان مثال فرض کنید شما در یک همایشی شرکت کرده ایم و اسپانسر شده ایم که تمامی این شرکت کنندگان مدیران سایت هستند، و از این طریق می توانید به شخص خود مدیران کاتالوگ ها یا کارت ویزیت بدهیم، این نوع بازاریابی بازاریابی مستقیم است.
رشد صعودی و نزولی در روش های بازاریابی و فروش مستقیم
بعضی از روش ها واقعا روز به روز قدیمی تر میشوند و دیگر اصلا استفاده نمی شود، مثلا فرض کنید چه کسی دیگر به ایمیل ها یا نامه های دم در خانه ها اعتمادی می کند ؟ این روش جای خود را امروزه به بازاریابی ایمیلی داده است. به این صورت که مخاطب از طریق یک مقاله از سایت شما خوشش می آید و در صورت تمایل به دریافت ایمیل، ایمیل خودش را ثبت می کند و منتظر ایمیل های شما می شود.
نحوه ارتباط با مشتریان در فرآیند فروش مستقیم
نحوه ارتباط با مشتری و اجرای این نوع بازاریابی و فروش راه های زیادی دارد و مدام در حال افزایش تعداد آنهاست. اما رایج ترین آنها عبارتند از :
ارسال پستی
ارسال ایمیلی
فروش رو در رو
فروش از طریق وبسایت
اس ام اس
فکس
چند مثال از بازاریابی و فروش مستقیم
ارسال کاتالوگ از طریق پست یا پیک
ارسال پیامک حاوی فرآیند بازاریابی به صورت منطقه ای یا دسته بندی شده
ارسال کمپین بازاریابی و فروش از طریق ایمیل های جمع آوری شده از وب سایت
این مقاله به معرفی مقاله تمرینات فن بیان در سایت بابک زاهدی و مجموعه بهار زندگی است. حتما همراه باشید.
مقاله تمرین فن بیان پربازدیدترین و محبوب ترین مقاله و صفحه در سایت بهار زندگی هست که من برای شما به صورت مختصر برای شما معرقی اش می کنم
تمرین های فن بیان برای داشتن یک فن بیان قوی
این تمرین ها بسیار کاربردی بوده و شما با انجام این تمرین ها اصلا نیازی به شرکت در دوره های آموزشی نخواهید داشت. ویژگی های این تمرینات به موارد زیر بر می گردد.
همراه با ویدیو
در مقاله تمرین فن بیان، تمام تمرین ها به صورت عملی و گام به گام به وصرت ویدیویی به شما آموزش داده خواهد شد.
کوتاه و مختصر و مفید
این مقاله به صورت کوتاه بوده و سعی شده اطلاعات صد در صد مفید به شما داده شود و از گفتن بدیهیات کاملا جلوگیری شده.
اگر می خواهید بدانید فن بیان چیست باید بدانید که فن بیان لازمه ی یک زندگی عالی با کلی ارتباط است. به نظر بهترین جوابی که می توانیم به سوال فن بیان چیست بدهیم، این است که فن بیان یک مهارت ارتباطی فردی فوق العاده است که می تواند زندگی شما را از هر جانبی متحول کند. اگر کارمند هستید ترفیع شغلی را به همراه می آورد. اگر کسی هستید که آموزش می دهد ، مثلا آموزگار یا مدرس باشید می توانید بهترین مدرس یا آموزگار شهر خود یا کشور خود باشید. و بابت هر ساعت تدریس حق تدریس حداقل ۳ ۴ برابر حالت عادی دریافت کنید ، اگر کسب و کار دارید با هم رده های خود و کسب و کارهای دیگر تعامل داشته باشی، اگر ازدواج کردید رابطه موثری با همسر خود برقرار کنید یا اگر می خواهید به خواستگاری بروید نشان دهید چقدر پخته هستید ( البته این مورد برای آقایان است ) و نهایاتا چند پله را به صورت یکجا به نزدیک شدن به رویاهایتان طی کنید. ا
فن بیان چیست
بگذارید مقاله فن بیان چیست را که در وب سایت بابک زاهدی منتشر کردم را کمی تحلیل کنم. پس بیایید عناوین را با هم بررسی کنیم.
در ابتدای این مقاله سعی کردیم بگوییم که فن بیان در زندگی مان به چه درد می خورد و کاربردش چیست و سپس اجزای تشکیل دهنده مهارت های ارتباطی مقل فن بیان را بیان کردم و برای هر کدام از عناوین یک پاراگراف توضیح دادم، همچنین اگر نیازی به مطالعه جای خاصی باشد همانجا لینک کردم که با کلیک کردن روی آن می توانید در مورد آن مورد بیشتر بخوانید و یاد بگیرید.
اگر به این مقاله علاقه مند هستید می توانید برای خواندن این مقاله به آدرس زیر بروید. البته نظر فراموش نشود. ویدیویی هم در صفحه مقاله گذاشته ام که شاید بدردتان بخورد و مکمل مقاله است.